میگوینــد: بــاران کــه میزنــد …

بــوی ” خــاک “ بلنــد می شــود …

امــا …

اینجــا بــاران کــه میزنــد …

بــوی ” خاطــره ” بلنــد میشــود …!

وقـتـے حـس میڪنم …

جایــے در ایــטּ ڪره ے خاڪے . .

تــو نفـس میڪشـے و مـטּ …

از هــماטּ نفـس هایتـــ ،،، نفـس میڪشم آرام مــی شوم !

تـو بــاش !!!

هـوایـتـــ ! بـویـت ! بـراے زنده مانـدنـم ڪافـــے ستـــ

امروز با هم بودن را تجربه می کنیم و شاید فردا به یاد هم

بودن را، پس امروز را بیا زیبا زندگی کنیم، به حرمت خاطرات فردا!

هیچکس
جز تو نمیتواند
نجاتم دهد
وقتی انگشتهایم میان
موج موهایت غرق میشود

چند وقتیست همه دلگیرند از من…

دلیل میخواهند

مدرک میخواهند برای غمگین بودنم

برای ناامید بودنم...برای تلخ شدنم

نگران نباشید من نه غمگینم

نه ناامید نه تلخ

فقط مدتیست به دنبالشان میگردم

مدتیست گم شده اند

صبرم، تحملم، امید هایم، انگیزه ام…

نمیدانم کدام صفحه ی قصه ی سر گذشتم را جا گذاشتمشان !

متن های عاشقانه و احساسی گریه دار

جملات عاشقانه غمگین و احساسی

من غرورم را به راحتی به دست نیاوردم

که هروقت دلت خواست خردش کنی….!!!

غرور من اگر بشکند…

با تکه هایش

شاهرگ زندگی تو را خواهم زد…

بَهــاے سَنگیـــنــے دادم

تــا فَهمـــیـدم

ڪـَســے را ڪـہ “قـَـصـد” مــانـدن نـَـدارد

بــایـد راهــے ڪـَــرد !

زیبا حرف میزنی ؟ تو می گویی از زاویه ی من به مسئله نگاه کن

از زاویه تو … آها دیدم

از زاویه ی تو چه تنگ است کنار هم نشستن دو ضلع  من و تو …

ادامه متن های عاشقانه در ادامه مطلب